آهسته گام بر میدارم
در راهی قدم گذاشته ام که چشمهایم نظاره گر پشت سرم هستند
هنوز امید دارم...میدانم صدایم میکند
هنوز دلم گیر است...میدانم گره قلبم را باز نمیکند
زود باش عشقم
صدایم کن...دارم فاصله میگیرم
زود باش...نامم را صدا کن
میدانم داری صدایم میکنی...مشکل از گوشهای من است
آخر چرا تو باید صدایم کنی
من صدایت میکنم...با توام...تو آری ...تو
دوستت دارم...میدانی