بگو سرگرم چی بودی..؟!
که اینقدر ساکت و سردی!
تو که آرامشم بودی..
چرا دلواپسم کردی..؟!
هنوزچشم براه هستم...راستی روزی می آیی
و منو از این بی قراری رها کنی..
چشمهایم را نمی بندم...میترسم بیایی
و من تو را نبینم..
دلنوشته های همسفر عشق
|