دلنوشته های همسفر عشق
بیا دلم و باور کن این قصه را
21 اسفند 1398 ساعت 1:6 قبل از ظهر | بازدید : 158 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 برای دلم از نبودن هایت میگویم...

به دلم میگویم فراموش کند روزی که آمدی و خواستی معنای روزها و شبهایت باشم.....

میدانم بی همسفری در میانه ی راه برایش دشوار است ...

میدانم که تاب نمی آورد این همه بی تو بودن را ...

بیا دلم ....

بیا و باور کن که آن معنای ساده گذشته از چشم های تو.....

و قصه ی " تو باش و حکمروای قلعه ی تنهایی هایم باش."... قصه ای بیش نبود....

بیا دلم و باور کن زین پس باز هم منو تو تنهاییم....

باز هم از بهشت رانده شدیم به جرم خوردن سیب...

بیا دلم و باور کن این قصه  را...

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ندیده بودی تمنای دلم را
21 اسفند 1398 ساعت 1:4 قبل از ظهر | بازدید : 141 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 من ...

میان همهمه های تمام بادهای سهمگین جهان ، میان سیاهیِ این روزهای خاکستری ام ....

میان تمام نمیدانم های تو و میدانم های دلم،

دارم غرق می شوم ...

ندیده بودی تمنای دلم را ؟؟؟

دلم را که تمام بخشیده بودمت...

نمیدیدی که عاجزانه میخواست داشتنت را؟!

روحم که تازگی ها در پی دل روانه شده بود...

نمی دیدی و نمی بینی که بی قراری می کند لحظه های نبودنت را ؟!

وجسم...

این جسم درد میگیرد و دور خود میپیچد نبودن هایت را ...

دار و ندار این روزهای رفته که هیچ،

داشته ها و نداشته های این روزهای نیامده هم مال تو ....

من تنها نشسته ام که ببینم چه میکند رویایت ، نبودن هایت و خاطراتت

با دلم ، با روحم و با جسمم....

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نامم را صدا کن
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 10:46 بعد از ظهر | بازدید : 179 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

آهسته گام بر میدارم

در راهی قدم گذاشته ام که چشمهایم نظاره گر پشت سرم هستند

هنوز امید دارم...میدانم صدایم میکند

هنوز دلم گیر است...میدانم گره قلبم را باز نمیکند

زود باش عشقم

صدایم کن...دارم فاصله میگیرم

زود باش...نامم را صدا کن

میدانم داری صدایم میکنی...مشکل از گوشهای من است

آخر چرا تو باید صدایم کنی

من صدایت میکنم...با توام...تو آری ...تو

دوستت دارم...میدانی

زیباترین عکس های عاشقانه اسفند ماه 1390

برچسب‌ها: نامم را صدا کن ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


از کجا شروع کنم
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 10:12 بعد از ظهر | بازدید : 156 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 مـی خـــوام بنــــــویسـم...

اما نمی دونم از چی بنویسم...از کجا شروع کنم...از خـــــودم ... از دلم

یا از حسی که به تو دارم

یه دنیا حرف ناگفته دارم ... یه دنیا عشق و دلتنگی...دردهای دلم و بیقراری خودم را نمیشه توی یک صفحه جا داد...

 

حرفها واسه گفتن دارم...اشکها دارم واسه ریختن...اما خیلی حرفها رو نمیشه زد...

 

نمی تونم با دو تا کلمه دلتنگیمو ابراز کنم...این خانه قلبم ویرانه شده...توی این غمکده عشق من چیزی جز دلتنگی و بیقراری نیست...کلی بغضهای قدیمی دارم...که داره آزارم میده...هر چی میکنم

نمیترکه...داره منو از درون میترکونه... 

 

 

چی بگم عزیز دل من...هر چی بگم فقط قلب تو رو آزار میدم...بگذار با خودم بسوزم و بسازم... 

برچسب‌ها: از کجا شروع کنم ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نمیخواستم عشقمو ازت بگیرم
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 9:40 بعد از ظهر | بازدید : 176 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

نمی‌خواستم بی تو زندگی کنم...اما تو چه بی تفاوت از من گذشتی

نمیخواستم دل بیچارمو آواره کنم...اما تو مرا آواره کردی

نمیخواستم ببینم اشک تو رو...اما تو اشکهای منو درآوردی

نمیخواستم عزیزم...نمیخواستم

نمیخواستم عشقمو ازت بگیرم...اما تو عشق منو لگد مال کردی


 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


دوستت دارم
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 9:29 بعد از ظهر | بازدید : 151 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

بهت میگم دوستت دارم...آرام و بی سروصدا...مثل پرواز پروانه ها...دوستت دارم...دوستت دارم...با صدائی بلند...بلندتر از پرواز کبوترانی عاشق...دوستت دارم...صدای قلبم را میشنوی...چه ملتسمانه صدایت میکند...و چه عاشقانه میتپد...میخواهم فریادی بر آورم...از اعماق قلب شقایقها...از جدائی صنوبرها..از پرواز قاصدکها...دوستت دارم عشقم...دوستت دارم 

برچسب‌ها: دوستت دارم ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


باز هم نمیدانی
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 9:22 بعد از ظهر | بازدید : 174 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

عشق من...تو نخواستی مفهوم عشق مرا بفهمی...چه شاعرانه نگاهت میکنم...نمیدانی ...چه عاشقانه برایت میمردم...نمیفهمی...همیشه شعرهایم را ناتمام گذاشتی...متوجه نشدی...با زبان مجنون خطابت کردم...ندانستی...فرهاد وار کوها را کندم...ندیدی...عزیزم...با چه زبانی بهت بگم عاشقانه دوستت دارم...آیا باز هم نمیدانی

برچسب‌ها: باز هم نمیدانی ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مهم نیست.. تنها تو آروم باش
20 اسفند 1398 ساعت 6:6 بعد از ظهر | بازدید : 155 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

 نمی دونم چی بگم..

نمی دونم چه جوری بگم..

امروز، که عزم نوشتن کردم واست، می خواستم بگم:

تو که

در باغ سبز چشمت، صدها بهار داری،

من دشت خشک و خالی، با من چه کار داری؟

 اما وقتی

 من بی قرار و تنها، دور از تو ناشکیبا

تو عاشقان مشتاق، پروانه وار داری..! چی میتونم بگم آخه ؟

دارم گریه می کنم عشقم، آره بی قرارم امروز ، دلتنگم خیلی دلتنگ ، کاش پناه دلتنگی ام می شدی کاش از تملک دستان مهربونت اطمینان داشتم کاش پیوند می زدی منو به آرزوهام

چی بگم عزیز دل ؟

دلم می خواست که می شد یک بار، فقط و فقط یک بار، بایستم رو در روی تو و خیره بشم توی زلال نگاه آسمانیت و بگم: خسته شدم از این همه فراز و نشیب ، پاهام لرزون تر از همیشه اس..دیگه یارای رفتنم نیست..

دیگه حرف و حدیثی باقی نمونده برام ...

آیا واقعا این رسمش بود؟ دلم به عمیق ترین گودال غمها مبدل شده

نگام به معصوم ترین نگاه ها تبدیل شده انگار با هر نگاهی که میکنم عالم و آدم از احوال دلم باخبرمیشن

دیگه حتی از اون نگاه مغرورمم خبری نیست..

خنده هایی که مثلا تو عاشقشون بودی دیگه در نمیاد..

همیشه تبسمی تلخ در برابر هجوم نگاه دیگران دارم ... تو همه زندگی من بودی

من از تو زنده میشدم در لحظات مردنم ...

تو قصه آشنایی رو در گوشم خوندی تو اشک رو با من آشنا کردی تو دلتو به من دادی .. ولی فقط منو برای مدتی مهمون دلت کردی ...

اما نمی شه.. نمی تونم.. من نمی تونم.. آخه دلت از جنس گله.. می شکنه.. چه جوری تاب بیارم افتادنش رو؟

نه! نمیذارم..

تو بر پای بایست استوار باش قد برافراز و چشم بگشا که پایان بگیره هرچه سیاهی و تاریکیه..

من می شکنم...،

مهم نیست..

تنها تو آروم باش، که از همین آرامشت من قرار می گیرم..

دلیل زندگی ام، امید آسمانی ام،

تو آروم باش..

تشویش باز هم سهم من.....

 

 

 

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خودم این قصه میدانم
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 1:44 بعد از ظهر | بازدید : 149 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

راهم را گم کرده ام

چشمانم به دنبال نگاهی میگردد

دلم در آرزوی دیدن کیست

که در ویرانه قلبش

زیاد من اثر نیست

مرا دیگر نمیخواهد

خودم این قصه میدانم

روزها گذشت و من او را نیافتم

آنقدر گشتم و گشتم...تا خودم را هم گم کردم

راه خانه را نمیدانم...بیا عشقم

بیا دستم رابگیر...قلبم اسیر نگاهی است

نگاهی که عشق را به من آموخت

چرا باید اینگونه باشد...می آیند..عشق می آموزند

عاشق میکنند...بعد میروند...و یک وابسته جای میگذارند

آری عشقم...من وابسته به عشق توام...بیا

 

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


رویا
شنبه 20 اسفند 1398 ساعت 9:24 قبل از ظهر | بازدید : 164 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

خیلی وقته كه با تو زندگی می كنم!یعنی چشم هایم را كه می بندم تو می آیی ! خب همین بس است برایم ! نه ؟! یعنی تو رویایت هم زیباست برایم كه راضیم می كند ! راضی كه نه ! ولی خب ، چاره چیست عزیز من ؟!... شب ها ، همیشه عجولم برای خواب !... برای خواب كه نه ، برای بستن چشم هایم و آمدن تو !! شب ها ، چراغ را خاموش می كنم ، دراز می كشم و با شوق چشم هایم را می بندم و انتظارت را می كشم ! در باز می شود .. تو می آیی ...! کنارم مینشینی دستهایت را بصورتم میکشی ... به عكس هایت نگاه می كنی و با لبخند مرا میبوسی...! همین است زندگی من !! باورت می شود ؟؟!!... دیوانه نیستم ! همیشه در خیابان كنارم هستی . دستم را می گیری .. برایم حرف می زنی ... پشت هر میزی كه می نشینم ، تو روبرویم هستی ! لبخند می زنی و بدون اینكه دیگران بفهمند ، از آن نگاه های قشنگ و معنی دارت می كنی و هر دو می خندیم !!... آشفته می نویسم امشب ؟ تو ببخش .. بعضی شب ها - مثل امشب - سرم پر می شود از این حرف های هرگز نگفته ! و تا برایت ننویسم آرام نمی شوم . به دل نگیر عزیز دل ! امشب هم از آن شب های دیوانگی ام است .. كمی كه بنویسم ، آرام می شوم... تنها

 

 

برچسب‌ها: رویا ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نویسندگان
نظر سنجی

شما دلنوشته را با چه متنی دوست دارید

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 7
بازدید هفته : 33
بازدید ماه : 215
بازدید کل : 174398
تعداد مطالب : 279
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان دلنوشته های روزبه جاوید و آدرس rozbeh89.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 279
:: کل نظرات : 27

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 14

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 7
:: باردید دیروز : 7
:: بازدید هفته : 33
:: بازدید ماه : 215
:: بازدید سال : 726
:: بازدید کلی : 174398