سیگاری روشن میکنم...تا آتش درونم را خاموش کنم
قلمی خواهم شد...تا غم دلتنگیهایم را تخلیه کنم...
شیشه ای خواهم شکست...تا شکست عشقی را نبینم
پیاله ای خواهم نوشید...تا قدح چشمانت نشوم
میخواهم پرستوئی سبک بال شوم...در نسیم هوایت کوچ کنم
میخواهم رودی باشم...که پاهایت را میشوید و دلتنگیهایت را با خود میبرد...
تو یگانه عشق منی...تو تنها معشوق و معبود منی
میخواهم نماز عشق را در کوی عشق تو بگذارم
چادری میسازم...برای خاطراتت
چمدانی دارم برای بیقراریهایم
و من همچنان میرانم شتر خیالم را