تو بامن چیکار داری... چی میخوای تو از دلم
کی بهت گفته بیای به دیدنم...
کی بهت گفته که من عاشقتم دوستت دارم...
تو دلم غصه داره سینه مو داغون میکنه...
تو هنوز معنی عشقو نمیدونی...تو هنوز دلت واسه مامان و بابا تنگ میشه...نباید همدیگه رو گول بزنیم...
خوب اگه یادت باشه...روز اول چی میگفتی واسه من...روز دوم تو میخوندی برا من...قدیما یادش بخیر...با دلم بازی میکردی ...واسه من ناز میکردی عزیزم...
روز سوم بیخودی ...گریه میکردیم که نگیرن ازمون...
عشق پاک جفتمون...تا کسی چپ بهمون نگاه میکرد...جیق توهوا میرفت...
بیخودی گریه میکردی...هی منو قایم میکردی...آخه تو بچه بودی...تو هنوز معنی عشقو نمیدونی
همه این حرفا گذشت...یادته یه روز قرار من و تو...تو برام گریه میکردی...تو میگفتی که دلم طاقت دوری نداره...وقتی که یادم میفته دلم آتیش میگیره...آخه این حرفها دیگه ...واسه تو معنا نداره...تو دیگه دوسم نداری میدونم...رو سینم سنگینی کوه بلندی میشینه...نفسم در نمیاد...یه دفعه به من نگفتی...که بهار چه رنگیه...
حالا من خوب میدونم...... که چرا تو زندگی...دو تا عاشق هر دو مجنون نمیشن...
واسه هم قصه شیرین نمگین...دلشون غصه نداره...
تنشون مثل تنت ...زیر بارون خدا...خیس بارون نمیشه...
چی بگم غصه داره سینمو داغون میکنه... تقدیم به همه لیلی و مجنون های عاشق...که معنی عشق روهنوز نمیدونن(دوستدار شما روزبه)