وقتی غروب میشود...
دلتنگ میشوم...برایت آرام دعا میکنم...
گرد و غبارتنت را با اشک چشمهایم میشویم...
و از تبسمی که قرار است برویم بگشایی میگریم...
اما تو ...دلت را جای دیگری جای گذاشته ای...
و من خسته از بیتابی قلبم...آرام آرام و بی صدا...نجوایت میکنم...
عشق من بر گرد...هنوز در انتظار آمدنت هستم...
مگر یادت نیست اولین دیدار...قلبم را به تو دادم...